آژانس تبليغاتي نوين مارکتينگ



هر کمپين گوگل ادز بايد پس از راه‌اندازي بهينه‌ سازي شود. مهم نيست چقدر کار براي راه‌اندازي کمپين انجام مي‌دهيد بعد از اينکه تبليغات شما در گوگل اجرا شد بايد آن را بهينه‌ سازي کنيد در غير اين صورت نرخ بازگشت سرمايه (ROI) توليد نخواهيد کرد. تقريبا هر کمپيني که به آن نظارت نداشته باشيد و اصلاحات لازم را در آن انجام ندهيد محتوم به شکست است. پس اگر تا به حال بهينه‌ سازي کمپين گوگل ادز را جدي نگرفته‌ايد با ما در اين مقاله همراه باشيد.


بهينه سازي کمپين گوگل ادز


بگذاريد به اين سوال پاسخ بدهيم که احتمالا همين حالا برايتان پيش آمده است: چرا کمپين‌هاي گوگل ادز به بهينه‌ سازي نياز دارند؟


دليل اول اين است که هزينه هر کليک (CPC) براي تمام کلمات کليدي شما عدد ثابتي نيست. مبلغي که براي هر کليک مي‌پردازيد بستگي زيادي به آنچه دارد که امتياز کيفيت تبليغ گوگل ادز (Quality Score) ناميده مي‌شود.


امتياز کيفيت تبليغات گوگل ادز يکي از مفاهيم مهم در حوزه تبليغات در گوگل به شمار مي‌آيد. اين عدد معياري براي رده‌بندي سايت‌هاست که از سال 2005 در موتور جست‌وجوي گوگل قرار گرفته است. امتياز کيفيت، رتبه تبليغات (Ad Rank) و امتيازدهي به متن تبليغ را تعيين مي‌کند. گوگل از طريق امتياز کيفيت مشخص مي‌کند تبليغات کليکي شما تا چه ميزان نيازهاي کاربران و مشتريان بالقوه را برآورده مي‌کند.


بنابراين هر چه امتياز کيفيت تبليغ گوگل ادز شما بالاتر باشد براي هر کليک تبليغاتي هزينه کمتري پرداخت خواهيد کرد. در واقع تبليغات شما با داشتن نمره کيفيت بالاتر ضمن صرف هزينه کمتر نسبت به رقبايتان در جايگاه بهتري در رتبه‌بندي نتايج گوگل قرار خواهد گرفت.


امتياز کيفيت عددي بين يک تا 10 است که بر اساس مولفه‌هاي متعددي مشخص مي‌شود. نرخ کليک (CTR)، مرتبط بودن کلمات کليدي به گروه تبليغاتي خود، مرتبط بودن متن تبليغات، کيفيت صفحات فرود، سابقه عملکرد اکانت گوگل ادز و… از مهم‌ترين مولفه‌ها هستند.


شايد اين سوال برايتان پيش بيايد که کدام مولفه در اولويت قرار دارد. به طور قطعي نمي‌توان به اين سوال پاسخ داد اما آنچه مسلم است نرخ کليک مولفه تاثيرگذاري در تعيين امتياز کيفيت محسوب مي‌شود. با نمايش تبليغات شما هرچه کاربران بيشتر روي آن کليک کنند نشان مي‌دهد که مورد توجه آنها قرار گرفته است و به آن علاقه‌مند بوده‌اند. به طور معمول کاربران روي تبليغات جذاب کليک مي‌کنند. وجود کليک‌هاي بيشتر نشان‌دهنده متن خوب تبليغات شماست و مزيت‌هاي بي‌شماري براي شما به همراه خواهد داشت.


صفحه فرود نيز عامل مهمي در امتياز کيفيت به شمار مي‌آيد. صفحه فرود بايد مرتبط با تبليغات باشد و وقتي کابر روي آن کليک مي‌کند به آن صفحه برود. کلمات کليدي اصلي بايد چند بار در اين صفحه و ترجيحا در عناوين متن به کار رفته باشد تا امتياز بيشتري کسب کند. نکته مهم ديگر مدت زمان لود شدن صفحه فرود است. هر چه اين بازه زماني طولاني باشد امتياز کيفيت کاهش پيدا مي‌کند. با کمک ابزارهاي اندازه‌گيري زمان لود سايت اشکالات احتمالي سايت خود را بررسي و آنها را برطرف کنيد.


وقتي کمپين شما راه‌اندازي مي‌شود گوگل نمره کيفيت شما را حدس مي‌زند اما با گذشت زمان که تبليغات شما نمايش داده مي‌شود و روي آن کليک مي‌شود گوگل نمره کيفيت شما را بر اساس آنچه واقعا در بازار اتفاق مي‌افتد منعکس مي‌کند.


بنابراين اولين دليل براي بهينه‌ سازي کمپين گوگل ادز بهبود نمرات کيفيت است که به سهم خود باعث کاهش هزينه‌هاي شما مي‌شود. هزينه‌هاي پايين‌تر افزايش بهبود بازگشت سرمايه ROI را در پي خواهد داشت.



 



بهينه سازي کمپين گوگل ادز


منظور از بهينه‌ سازي کمپين گوگل ادز چيست؟


تا اينجا مي‌دانيم يکي از مولفه‌هاي اصلي براي بهينه‌ سازي يا بهبود کمپين گوگل ادز امتياز کيفيت تبليغات شما به منظور کاهش هزينه‌هاست. مولفه ديگر اطمينان يافتن از رسيدن تبليغات به دست مشتريان ايدئال شماست. اگر شما کلمات کليدي اشتباه را در شبکه جست‌وجو و يا برگه Placement اشتباه در Display Network استفاده کنيد کمپين شما به هيچ وجه  ROI توليد نخواهد کرد.


مهم اين است که کلمات کليدي مرتبط با تبليغ مورد نظر باشد. اگر از کلمات کليدي کلي در متن تبليغات استفاده کنيد ممکن است تبليغ شما به مشترياني نمايش داده ‌شود که انتظار آن محصول يا خدمات را ندارند يا خواهان خدماتي باشند که شما آن را پيشنهاد نداده‌ايد. اگر براي مثال شما تبليغي براي «تعميرات گوشي همراه» داريد استفاده از کلمه کليدي «فروش گوشي همراه» براي تبليغ شما مناسب نيست و به امتياز کيفيت شما لطمه مي‌زند.


 نتايج تبليغات خود را بررسي کنيد و تمرکز خود را روي کلمات کليدي که عملکرد مطلوبي داشته‌اند بگذاريد تا ترافيک ورودي بيشتري به وب‌سايت خود وارد کنيد. برعکس اگر کلمه کليدي خوب عمل نمي‌کند آن را محدود يا حتي حذف کنيد. نکته مهم اين است کلمات کليدي که عملکرد خوبي ندارند بهينه‌ سازي کنيد يا آنها را حذف کنيد تا به کمپين شما آسيب نرسانند.


براي مثال کلمات کليدي نظير free, course, class  که با محصول يا خدمات شما مرتبط نيستند، بايد حذف شوند. همچنين کلمات کليدي تکراري را حذف کنيد.


استفاده از کلمات کليدي منفي (Negative Keyword) هم کمک مي‌کند امتياز کيفيت تبليغات افزايش بيابد. قرار دادن کلمات کليدي منفي در تبليغات گوگل باعث مي‌شود کاربراني که آن را جست‌وجو کرده‌اند تبليغ شما را نبينند در نتيجه هزينه‌اي براي شما ايجاد نمي‌شود. همچنين مي‌توانيد از کلمات کليدي منفي براي حذف کلمات کليدي که بازدهي خوبي براي تبليغات شما ندارد استفاده کنيد.


مدرک گوگل ادز از اعتبار مهمي براي بازاريابان برخوردار است. اين روش يکي از معدود روش‌هاي استاندارد به منظور اثبات سطح معيني از دانش يا ارتباط موضوعي است. در حالي که اين روش يک نشان منحصربه‌فرد نيست، در اصل به سطح مشخصي از تلاش احتياج دارد تا بتوان مفاهيم يا تجربه‌هاي روزانه تبليغات گوگل را به منظور دستيابي به آن‌ها ياد گرفت.


مدرک گوگل ادز چيست؟


گواهينامه تبليغات گوگل در اصل روشي است که گوگل به وسيله آن بازاريابان را به عنوان متخصص در تبليغات آنلاين مشخص مي‌کند. پس از گذراندن دو آزمون، افراد يک گواهينامه شخصي دريافت مي‌کنند و در صورتي که به يک شرکت وابسته باشند به اعتبارنامه برنامه Google Partner کمک مي‌کند.


 


مدرک گوگل ادز


 


اين برنامه، همانند بسياري از محصولات، ويژگي‌ها و ابتکارات گوگل، در طول سال‌ها تکامل يافته است.برنامه صدور مدرک گوگل ادز قبلاً يک برنامه مستقل بوده و هزينه‌اي مجزا براي آموزن‌هايش داشت. اين روش با ايجاد برنامه Google Partners تغيير کرده و با مهاجرت به آکادمي گوگل براي تبليغات در سال 2018 تکامل بيشتري پيدا کرده است.


صدور گواهينامه فردي هنوز به همان روشي انجام مي‌شود که چندين سال پيش انجام مي‌شده است (قبل از اين که Google AdWords به عنوان Google Ads معرفي شود). با اين حال، ارتباط با برنامه Google Partners، آکادمي مستقل براي تبليغات و تغييرات بسيار در طول ساليان متوالي مي‌تواند براي افراد و دانش‌آموزان گيج کننده باشد.


گواهينامه در طول ساليان متمادي براي آژانس‌ها و شرکت‌ها به عنوان يک مدرک مورد نياز و ضروري حتي براي نقش‌هاي بازاريابي جستجو در سطوح مبتدي نيز تبديل شده است.


حتي زماني که من فردي را استخدام مي‌کنيم که برنامه تمريني ما را پشت سر بگذارد، مي‌دانيم که آن‌ها مايل هستند تا زمان خود را در اين برنامه سرمايه‌گذاري کنند و اهميت دريافت گواهينامه را درک مي‌کنند.


داشتن آشنايي اوليه با يک موضوع در گوگل بسيار دقيق‌تر و باارزش‌تر از چيزي است که يک کتاب درسي در مدرسه مي‌تواند به شما در مورد نحوه‌ي عملکرد تبليغات گوگل آموزش دهد.


مهم‌تر از آن، اينکه بتوانيم به شخصي اعتماد کنيم که توسط حساب کاربري شرکت Google Partners تاييد شده است بسيار ارزشمند است.


اين راهنماي گام به گام، يک مسير دقيق و مشخص را به منظور دريافت تاييديه تبليغات در آکادمي تبليغات به شما ارائه مي‌دهد، ممکن است براي بار اول کمي گيج‌کننده به نظر برسد.


مرحله اول: حساب کاربري گوگل خود را انتخاب يا ايجاد کنيد


با تعيين يک حساب کاربري گوگل مناسب به منظور دريافت گواهي خود شروع کنيد. اگر شما براي يک شرکت يا آژانس کار مي‌کنيد، بسيار محتمل است که لازم شود تا از آدرس ايميل خود استفاده کنيد.


اگر شما فردي مستقل هستيد و روند دريافت گواهينامه را به تنهايي انجام مي‌دهيد، بهتر است تا حساب کاربري گوگل خود را به نحوي انتخاب کنيد تا بتوانيد گواهي خود را به صورت شخصي و عمومي به آن ارتباط و پيوند دهيد.


اين مي‌تواند يک حساب Gmail يا يک حساب Google باشد که شما با هر ايميل شخصي مرتبط ايجاد کرده‌ايد.


شما مي‌توانيد به سادگي يک حساب کاربري جديد در سايت زير ايجاد کنيد http://accounts.google.com


مرحله دوم: به آکادمي تبليغات بپيونديد


زماني که حساب کاربري گوگل خود را ايجاد کرديد، اطمينان حاصل کنيد که از ديگر حساب‌هاي کاربري گوگل خارج شده‌ايد.


همانند ديگر محصولات گوگل، اگر همزمان چند حساب کاربري فعال داشته باشيد، ممکن است براي ورود به حساب کاربري دچار سردرگمي و اشکال شويد.


زماني که فقط براي صدور مدرک گوگل ادز به حساب کاربري خود وارد مي‌شويد، به لينک زير مراجعه کنيد.


https://landing.google.com/academyforads/



مدرک گوگل ادز



مدرک گوگل ادز


بر روي دکمه «همين الان شروع کن» کليک کنيد.


در مرحله بعد با صفحه قوانين و شرايط همکاري روبرو مي‌شويد.


زماني که بر روي آن کليک مي‌کنيد، گزينه به اشتراک گذاري آکادمي تبليغات شما با يک شرکت ارائه مي‌شود.


اگر شما تمايل داريد که حساب کاربري خود را به حساب کاربري کمپاني Google Partners خود وابسته کنيد، مي‌توانيد گزينه «بله» را انتخاب کنيد. (به منظور کسب اطلاعات بيشتر مرحله بعد که در ادامه ذکر شده است را مطالعه کنيد).


اگر شما Google Partner نيستيد يا به ديگر کمپاني‌ها هم وابسته نيستيد، مي‌توانيد گزينه «خير» را انتخاب کنيد و اين مرحله را در طول روند طي کنيد. (علاوه بر اين، مي‌توانيد به مرحله 5 برويد).


 


ادامه مقاله را در لينک زير دنبال کنيد:


https://novinmarketing.com/article/google-ads-certificate-guide/


تنظيمات تبليغات در گوگل موضوعي است که تا صبح قيامت مي‌توان درباره آن صحبت کرد. چه بسيار افرادي که گفتند: “بگذار بريم ببينيم چي مي‌شه” ظرف 24 ساعت تمام بودجه خود را به باد دادند. شکست خوردن در تنظيمات گوگل ادز موضوعي است که بايد آن را به شدت جدي گرفت. اما بدترين تنظيمات تبليغات در گوگل کدامند. کدام دکمه از دکمه هاي گوگل ادز را بايد بزنيم تا کلا به فنا برويم کجاي گوگل ادز نوشت است دور از دسترس اطفال زير شش سال قرار بگيرد. بالاي کدام بخش گوگل ادز نوشته است مناسب کاربران ناشي نيست.


تنظيمات تبليغات در گوگل


بدترين وجود ندارد اما هميشه هم خوب نيست


اين واقعيتي است که روي هيچ قسمتي ننوشته است دست نزنيد يا احتمال ترکيدن با فشاردادن اين دکمه بالا است. اساسا فلسفه کار کردن با گوگل چنان است که هر کس در هر جاي دنيا بتواند از اين سرويس استفاده کند. اما در جايي که رقابت وجود دارد و پول بسيار بسيار زيادي خرج مي‌شود، هميشه احتمال آن وجود دارد که پولتان را کم بازده و يا بي‌بازده خرج کنيد. همين مي‌شود که بايد براي استفاده از تبليغات گوگل ادز از شيوه‌هاي سنجيده و جواب دادهاي استفاده کنيد. در اينجاست که تجربه استفاده از تبليغات گوگل بسيار مهم مي‌شود. بگذاريد به اين موضوع هم، بحث تحريم‌ها را اضافه کنم. اين همان بخشي است که شايد بتوان گفت دکمه مرگ گوگل ادز است. متأسفانه هر ارتباطي با ايران در  گوگل ادز يعني از تعليق حساب شما. پول شما در حساب گوگل ادز بلوکه مي‌شود و هيچ راه بازگشتي هم براي آن وجود ندارد. گوگل ادز از زبان فارسي پشتيباني مي‌کند. اما ايران را در ليست تحريم هاي خود قرار داده است.


سطح انتظارات شما چيست


اين که در يک کمپين تبليغات در گوگل، شما انتظارات و اهدافي داشته باشيد بسيار مهم است. شما بايد هدفي را براي خود در نظر بگيريد مثلا اين که در صفحه  اول ديده شويد، اين براي شما بايد راضي کننده باشد، اما اين که حتما در تمام ساعت‌هاي شبانه روز در خط يک صفحه اول باشيد و هر کلمه‌اي را که در کمپين خود قرار مي‌دهيد بايد صدرنشين باشد موضوع بدي است. آناليز و شناختن کلمات کليد شما مهم‌ترين موضوعي است که بايد در دستور کار خود قرار دهيد.


استفاده طمع‌کارانه از تبليغات گوگل فقط به از بين بردن بودجه شما مي‌انجامد. وقتي شما تنظيمات تبليغات در گوگل خود را روي حداکثر تمام واژگان قرار مي‌دهيد، حتي اگر پولش هم براي شما مهم نباشد و بودجه‌اي نامحدود را براي اين کار اختصاص داده باشيد باز هم کارتان بهره‌وري چنداني نخواهد داشت زيرا روي بسياري از کلمات بي‌ربط نمايش داده شده‌ايد. کلماتي که هر يک هزينه‌اي از حساب گوگل ادز شما کم مي‌کند. و اگر از تعدادي از کليک‌هاي دريافتي خود به فروشي مناسب هم دست پيدا کنيد باز هم اين موضوع سبب کاهش سود شما مي‌شود. پس لطفا در تمام کمپين‌هاي خود کلمات منفي را حتما تنظيم کنيد و در عين حال اين ليست را هميشه به روز نگه داريد. حتي اگر کمپين شما بزرگ است، هر روز آن را تنظيم کنيد.


راه اندازي يک کمپين در گوگل ادز کاري هيجان‌انگيز است. شوق، اضطراب، ترس و اميد احساساتي هستند که در هنگام راه‌اندازي يک کمپين جديد در وجودمان ايجاد مي‌شوند.


اگر اولين بار است که مي‌خواهيد يک کمپين راه‌اندازي کنيد، احساس اصلي شما ترس خواهد بود، در نتيجه مطالعه اين مقاله مي‌تواند کار شما را آسان کند. گام‌هايي که من در اين مقاله معرفي خواهم کرد، به شما اطمينان مي‌دهند که به جاي پرداخت هزينه بيشتر به امپراتوري گوگل، در صرف هزينه صرف جويي بيشتري کنيد.


من هرگز اولين کمپين تبليغاتي خودم در گوگل ادوردز که در سال 2006 راه‌اندازي کردم را فراموش نمي‌کنم. به تازگي از دانشگاه فارغ التحصيل شده بودم و رييسم مديريت حساب کاربري ادوردزي که خودش ساخته بود و فرصت مديريت آن را نداشت را به من واگذار کرد. وظيفه من به نظر ساده مي‌رسيد. چيزي که به خوبي کار مي‌کرد را حفظ مي‌کردم و مهم تر از آن، کمپيني ايجاد مي‌کردم که سوددهي بيشتري داشته باشد.


پس از 365 روز، من يک حساب کاربري تبليغاتي گوگل ادوردز نيم ميليون دلاري را مديريت مي‌کردم. در اين سال اما دو روز خاص وجود دارند که هنوز هم برايم خاطره انگيز هستند، روزهايي که من آن‌ها را «روزهاي 10 هزار دلاري» ناميدم.


کمپين در گوگل ادز


اولين روز 10 هزار دلاري بسيار با شکوه بود. اين مبلغ بيشترين ميزان سود شرکت در يک روز از کمپيني بود که من شخصاً راه‌اندازي و بهينه‌سازي کرده بودم. بله، من در آن روز احساس خارق‌العاده‌اي داشتم. دومين روز 10 هزار دلاري اصلاً با شکوه نبود. اين مبلغ بيشترين ميزان سرمايه‌اي بود که شرکت در يک روز از دست داده بود و انگشت اتهام همه به سوي من و کمپين گوگل ادوردزي که من به شخصه راه انداخته بودم، دراز شده بود.


دليل ارائه مثال خجالت آور بالا به شما اين است که از قدرت کمپين در گوگل ادز آگاه شويد. اگر ادوردز را به خوبي ايجاد و مديريت کنيد، به يکي از قدرتمندترين منابع براي دسترسي به مشتريان جديد دست خواهيد يافت. چندين سال پيش، من به يک کسب و کار کمک کردم که شرکتشان را با استفاده از تبليغات گوگل ادوردز از درآمد 0 دلار به 4 ميليون دلار برسانند. اما همانطور که شما هم مي‌دانيد، ده‌ها هزار دلار را هم ديده‌ام که به دليل مديريت اشتباه کمپين در ادوردز به هدر رفته‌اند.


يکي از مهم‌ترين مواردي که من در اين مدت آموخته‌ام اين است که تبليغ دهندگان خيلي موفق در  گوگل ادوردز کمپين‌هاي خود را با يک چک ليست مديريت مي‌کنند. تصور کنيد که يک کيک را از روي يک دستور پخت بپزيد. براي اين کار نياز داريد که مواد مورد نياز را فراهم کرده و گام به گام مراحل پخت را طي کنيد تا بتوانيد يک کيک خوشمزه را بپزيد. مطمئنم که شما هم از نتيجه عدم استفاده از دستور پخت آگاه هستيد. گوگل ادوردز هم همين طور است.


پس بياييد که کار را شروع کنيم. پشت سيستم بنشينيد، خودکار خود را براي نکته‌برداري آماده کنيد و با من در مقاله آموزش ايجاد يک حساب کاربري گوگل ادوردز از پايه همراه شويد.


 


جزء 1: نياز مشتري


اولين جزء، نياز مشتري است. واضح است که اگر مشتريان محصولات يا خدمات شما را در گوگل جستجو نکنند، تبليغات جستجوي ادوردز هم براي شما کارايي ندارد. بنابراين پيش از اين که براي ساخت کمپين هيجان زده شويد، بايد حجم جستجو براي پيشنهاد ارائه شده توسط خود را بررسي و تحليل کنيد.


ابزاري که براي اين کار قابل استفاده است، ابزار پيشنهاد کلمه کليدي گوگل ادوردز است (https://adwords.google.com/select/KeywordToolExternal). ابزار کلمه کليدي شبيه به يک فرهنگ لغت عمل مي‌کند. شما عبارت مورد نظر خود براي جستجو را وارد مي‌کنيد و گوگل ساير عبارات مشابه و مرتبط را به شما نمايش مي‌دهد. همچنين گوگل به شما خواهد گفت که هر چند وقت يکبار کاربران اين عبارت را جستجو مي‌کنند، کلمات کليدي چقدر در ادوردز رقابتي هستند و هزينه مورد نياز براي تبليغ هر يک از کلمات کليدي چه مقدار است. همه اين اطلاعات به شما کمک مي‌کنند که کلمات کليدي مناسب براي استفاده در نخستين کمپين خود را شناسايي کنيد.


پيش از شروع استفاده از اين ابزار، از تنظيم بخش امکانات پيشرفته مطمئن شويد. اگر در ايالات متحده هستيد، مکان جغرافيايي خود را بر روي ايالات متحده و زبان را روي انگليسي تنظيم کنيد. بخش دستگاه به صورت پيشفرض روي رايانه و لپ‌تاپ تنظيم شده است، در صورتي که مي‌خواهيد تبليغات شما فقط در گوشي‌هاي موبايل نمايش داده شود، آن را به موبايل تغيير دهيد.


کمپين در گوگل ادز


سپس، روي منوي ستوني کليک کرده و از انتخاب بخش‌هاي رقابت، جستجوي محلي ماهيانه و هزينه به ازاي کليک (CPC) تقريبي مطمئن شويد. جستجوي محلي ماهيانه تعداد جستجوهاي انجام شده در ايالات متحده را نمايش مي‌دهد (البته اگر ايالات متحده را پيش از اين انتخاب کرده باشيد). علاوه بر اين شما مي‌توانيد رقابت و هزينه به ازاي کليک در گوگل ادوردز را براي هر يک از کلمات کليدي مشاهده کنيد. اين موارد به شما کمک مي‌کنند که فرصت‌هاي موجود براي کلمات کليدي را تحليل کنيد.


کمپين در گوگل ادز

کمپين در گوگل ادز



 


همچنين توصيه من به شما اين است که هنگام جستجوي کلمات کليدي در ادوردز، از تنظيمات يافتن انطباق نوعي با نام «عبارت» منطبق استفاده کنيد. اين ابزار تعداد دقيقي از عبارات مرتبط به کلمه کليدي شما در ماه را نمايش مي‌دهد.


در نهايت، براي استفاده از ابزار کلمه کليدي، عبارت مورد نظر خود را در بخش «کلمه يا عبارت» تايپ کرده و روي دکمه جستجو کليک کنيد.


کمپين در گوگل ادز


زماني که صفحه ابزار کلمه کليدي دوباره بارگزاري مي‌شود، فهرستي از ايده‌ها براي کلمات کليدي در ستون سمت چپ نمايش داده مي‌شود. اين کلمات کليدي بر مبناي عبارت جستجو شده توسط شما آماده شده‌اند. علاوه بر اين، شما مي‌توانيد بخش‌هاي رقابت، جستجوي محلي ماهيانه را مشاهده کنيد. در سمت راست نيز ميزان تقريبي هزينه به ازاي کليک براي هر يک از کلمات کليدي نوشته شده است. اين مبلغ، هزينه‌اي است که با هر کليک کاربران روي تبليغات شما، بايستي بپردازيد.


3 سوال براي انتخاب کلمه کليدي کمپين در گوگل ادز بايد بررسي شود:



  1. آيا کلمه کليدي در گوگل جستجو مي‌شود؟ اگر حجم جستجويي وجود نداشته باشد، پس هيچکس اين کلمه کليدي را در گوگل جستجو نکرده است. در نتيجه دليلي براي تبليغ کلمه کليدي بدون جستجو وجود ندارد.

  2. آيا اين احتمال وجود دارد افرادي که اين کلمه کليدي را جستجو کرده‌اند، محصولات يا خدمات من را خريداري کنند؟ يا آيا اين افراد فقط در حل تحقيق هستند و قصدي براي خريد ندارند؟ به عبارت ديگر، هدف کلمه کليدي چيست؟ براي شروع کار شما بايد روي عباراتي تمرکز کنيد که من آن‌ها را کلمات کليدي با «هدف خريد» مي‌نامم، کلماتي که افراد زماني آن‌ها را جستجو مي‌کنند که به دنبال خريد باشند.

  3. آيا من توان مالي تبليغ اين کلمه کليدي را دارم؟ اين سؤال بسيار مهم است، اما نياز به کمي محاسبات رياضي دارد. پس بيايد همين حالا اين کار را انجام دهيم.


اين روزها در ديجيتال مارکتينگ همه ما با هم بر سر موضوعاتي اتفاق نظر داريم و همين از ديجيتال مارکتينگ يک علم مي‌سازد. اين که مواردي باشد که همه بر روي آن به توافق برسند و بارها و بارها آن را امتحان کنند و نتيجه بگيرند بخش‌هاي علمي، علم بازاريابي را مي‌سازد. يکي از اين بخش‌ها هم اين است که تبليغات براي کسب و کار ها واجب است.


قصد توضيح واضحات ندارم اما هنوز هم کساني هستند که تا با واژه تبليغات براي کسب وکار رو به رو مي‌شوند مي‌گويند: ما خرج اضافي نمي‌کنيم. يا مي‌گويند هنوز اينقدر وضعمان خوب يا بد نشده است که تبليغات کنيم.


تبليغات براي کسب و کار


در ادامه اين مقاله من براي شما مي‌گويم که تبليغات مانند خون در رگ يک کسب و کار است، هميشه و هميشه بايد در جريان باشد. در دنياي امروز کسب و کار بايد از تبليغات استفاده کرد. مي‌دانم که در اين جاي مقاله، اگر بدبين و تا حد زيادي واقع بين باشيد مي‌گوييد اين تبليغات‌چي مي‌خواهد مشتري دائمي پيدا کند و مي‌گويد که تبليغات بايد دائمي باشد.


بايد به اين موضوع فکر کنيم که مشتريان دائمي صنعت تبليغات به خصوص تبليغات اينترنتي يا همان ديجيتال مارکتينگ چقدر سود مي‌کنند. اين واقعيتي است که اگر راهي درست و روشي درست را در ديجيتال مارکتينگ در پيش بگيريد به سود بسيار قابل توجه و هميشگي دست مي‌يابيد اين ردخور ندارد. بحث ما درباره وجوب تبليغات ديجيتال و ورود به دنياي ديجيتال مارکتينگ موضوعي است که اگر در آن شک داشته باشيد چندان اين مقاله مناسب شما  نيست. زيرا ما فرض را بر آن مي‌گيريم که شما مي‌دانيد و پي‌برده‌ايد که ديجيتال مارکتينگ مستمر براي شما واجب است و اهميت آن بسيار بالا است.


اما سوال اصلي اين مقاله


 چه نوع تبليغات براي کسب و کار من مناسب است؟


ما به اين سوال يک جواب يک کلمه‌اي مي‌دهيم و آن هم اين است “بستگي دارد”. بله مي‌دانم اعصاب بسياري از شما از اين کلمه خرد مي‌شود، زيرا هر جا در هر قسمت از دنياي اينترنت که پا مي‌گذاريد اين جواب را مي‌شنويد. اما اين جواب بد به خاطر سوال بد است که مي‌پرسيد. زيرا هر کسب و کاري بر اساس نوع مخاطبان و رقبايي که دارد، بايد بر روي نوع خاصي از تبليغات براي کسب و کار خود سرمايه گذاري کند.


اينباوند مارکتينگ (inbound marketing) يا بازاريابي درونگرا، يک اصلي مهم دارد و آن هم اين است که بايد به جايي برويد که مخاطب و مشتري شما آنجاست و آنجا تبليغ کنيد و البته فروش خود را هم به آنجا نزديک کنيد. بگذاريد يک مثال بزنم:


يک شرکت بيمه در يکي از بزرگراه‌هاي مهم تهران به قيمتي چند صد ميليون توماني، براي يکي دو ماه، يک بيلبورد عظيم را اجاره مي‌کند . احتمالا اين بيلبورد را ديده ايد. از فاصله اي نزديک به يک کيلومتر از سه بزرگراه مهم شهر اين بيلبورد ديده مي‌شود.


چند نفر از کساني که اين بيلبورد عظيم را مي‌بينند به بيمه نياز دارند؟


جواب: همه.


چند نفر مي‌خواهند بيمه بخرند؟


جواب: بعضي.


چند نفر مي‌خواهند از اين کسب و کار خاص بيمه بخرند؟


جواب: برخي از آن بعضي.


اين بيلبورد چند نفر را قانع مي‌کند که اين بيمه به دردشان مي‌خورد؟


جواب:تعداد از آن برخي که آن را ديده اند.


راستي چگونه اين تعداد را محاسبه کنيم و بازده اين روش تبليغاتي را بفهميم.


چنانچه علاقمند به خواندن ادامه مقاله و ديگر مقالات مرتبط مي باشيد ما را در سايت نوين مارکتينگ دنبال کنيد.


لحظه بستن قرارداد فروش، لحظه بسيار مهم و سرنوشت‌سازي است. انتخاب عبارات مناسب براي عقد قرارداد فروش بسيار مهم است. و اين لحظه احتمالاً همان لحظه سرنوشت‌سازي است که مشخص مي‌کند که تلاش‌هاي شما به نتيجه خواهد رسيده است يا نه. شما تنها فروشنده‌اي نيستيد که از لحظه بستن قرارداد فروش احساس نگراني مي‌کند. هرچند، بدون اين احساس خطر، بستن موفقيت آميز فروش چندان هيجان انگيز نخواهد بود. اين  هيجان‌هاست که فروشندگان را به سمت تلاش مستمر هدايت مي‌کند. از آنجايي که از متخصصان فروش انتظار مي‌رود تا بهترين نتايج را براي تلاش خود ايجاد کنند، تعداد زيادي از تکنيک‌هاي بستن فروش در طول اين سال‌ها توسعه يافته‌اند.


قرارداد فروش


در اينجا چند روش بستن قرارداد فروش اثبات شده  را مرور مي‌کنيم  و مي‌گوييم  چرا آنها بسيار مؤثرند.


نحوه بستن يک قرارداد فروش


روش‌هايي که در اين مقاله از  آنها ياد مي‌کنيم عبارت اند از:



  • روش حالا يا هيچ ‌وقت ديگر

  • روش خلاصه

  • روش با زاويه تيز

  • روش با سوال

  • روش فرضي

  • روش آماده

  • روش نرم


به منظور بستن فروش با فرد مورد هدف، تکنيک‌هاي بسياري وجود دارد که مي‌توانيد از آنها استفاده کنيد. در ادامه به برخي از آن‌ها اشاره شده است:


روش‌هاي بستن قرارداد فروش سنتي


تکنيک‌هاي بستن فروش سنتي معمولاً از بعضي ترفند‌هاي روانشناسي استفاده مي‌کنند که به آن‌ها قدرت انتخاب آخر را مي‌دهد. دو روش بسيار معمول آن از اين قرارند.


1. بستن قرارداد فروش به روش يا الان يا هيچ وقت ديگر


 اين موضوع جايي است که فروشندگان پيشنهادي را ارائه مي‌دهند که شامل سود ويژه‌اي است و باعث مي‌شود تا خريد فوري انجام شود. براي مثال:


«اين يکي آخرين جنس با اين قيمت است».


«ما يک تخفيف 20 درصدي را فقط براي مشترياني که امروز ثبت‌نام مي‌کنند در نظر گرفته‌ايم».


«اگر شما الان قصد خريد داريد، من مي‌توانم سريع شما را به قسمت اصلي صفحه هدايت کنم».


اين روش موثر است زيرا که باعث ايجاد يک حس فوريت در فرد مورد هدف مي‌شود و مي‌تواند بر حس بي‌خيالي مشتري احتمالي در هنگام خريد غلبه کند. اما به دلايلي در اصل اين ضربه نهايي نيست. بله قطعاً شما هميشه بايد ارزش محصول را قبل از ارائه تبليغات يا تخفيف اثبات کنيد.


2. بستن قرارداد فروش خلاصه يا به روش جمع بندي مزاي


فروشندگاني که از اين روش استفاده مي‌کنند، بر مزاياي متعدد خريد  تأکيد مي‌کنند. در اين روش فروشنده در تلاش است مجموعه اي از مزايا را در برابر ديد مشتري قرار دهد براي مثال:


«بنابراين ما ماشين لباسشويي سانتريفياب را با موتور بدون برس، همراه با 10 سال ضمانت جامع و خدمات تحويل و نصب رايگان ارائه مي‌دهيم. زمان مناسب تحويل چه زماني خواهد بود؟»


با جمع بندي نکات توافق شده قبلي در يک بسته چشمگير، شما در اصل به فرد مورد هدف کمک مي‌کنيد تا به راحتي درک کنند که از اين معامله واقعاً چه سودي دريافت مي‌کنند.


3. بستن قرارداد فروش با زاويه تيز


افراد مورد هدف معمولاً درخواست تخفيف يا اشانتيون مي‌کنند زيرا به خوبي مي‌دانند که امکان اين امر وجود دارد  و همچنين مي‌دانند که شما هم توقع اين موضوع را داريد. اگر شما اجازه انجام اين کار را از مدير فروش خود گرفته‌ايد، از تکنيک بستن با زاويه تيز استفاده کنيد تا مخاطب خود را غافلگير کنيد.


اگر آن‌ها پرسيدند: «آيا شما مي‌توانيد چند ساعت اضافه پرواز را با نرخ تخفيف ارائه کنيد؟» شما پاسخ دهيد: «حتماً، اما اگر من اينکار را براي شما انجام دهم، آيا شما هم همين امروز قرارداد را امضا مي‌کنيد؟» بسيار محتمل است که آن‌ها توقع چنين پاسخي را از سمت شما نداشته باشند. چرا؟ اول، بخاطر اينکه شما با درخواست آن‌ها موافقت کرديد و دوم اينکه از آن‌ها خواستيد تا همين امروز معامله را ببندند. شما در اين حالت وارد يک گروکشي مي‌شويد که البته مزايا و معايب خاصي دارد.


روش‌هاي مدرن بستن قرارداد فروش


روش‌هاي که از آنها ياد شد احتمالاً کمي قديمي به نظر مي‌رسند. با به کار گيري اين روش‌هاي قرارداد بستن، مشتريان شما ممکن است به شما، به ديد فردي که فقط مي‌خواهد همه چيز را سريع بفروشد نگاه کنند، مخصوصاً در اين زمان که فروش جذبي (inbound sales) افزايش يافته است.  فروش اينباند يا فروش درونگرا يا جذبي حاصل کار اينباند مارکتينگ يا بازاريابي درونگرا است براي آشنايي بيشتر با اين روش مقاله همه چيز درباره بازاريابي درونگرا inbound marketing را بخوانيد


به ويژه اينکه، خود مفهوم بستن قرارداد بايد به تنهايي شامل همه‌چيز شود، از جمله توافق‌هاي افزايشي که شما در طول يک فرآيند فروش تعهداتي را تضمين مي‌کنيد؛ نه تنها فقط در لحظه خريد نهايي.


در يک تعامل فروش، نماينده بايد تلاش کنند تا:



  • نيازهاي مشتري را کشف کند.

  • با نحوه ارائه محصولات يا خدمات خاص ارتباط برقرار کند.

  • راه‌حل ارزان قيمت و رضايت بخش براي آن نيازها ارائه کند.


اگر اين سه مورد به درستي تحقق يابند، نبايد مانعي براي بستن قرارداد فروش وجود داشته باشد. سوال بستن فروش را مي‌توان مستقيماً در همان لحظه پرسيد.


ادامه مقاله را در لينک زير دنبال کنيد:


https://novinmarketing.com/article/contract-of-sale/


برنامه ارتباطات بازاريابي


برنامه ارتباطات بازاريابي براي هر کسب‌وکاري داراي مدل خاصي است. جزئيات و حجم برنامه ارتباطات بازاريابي يک کسب‌وکار کوچک با برنامه ارتباطات بازاريابي يک شرکت بين‌المللي تفاوت‌هاي بسياري دارد. شناسايي مشتريان هدف يکي از مهم‌ترين بخش‌هاي برنامه ارتباطات بازاريابي محسوب مي‌شود. براي هر بازاري مشتريان بالقوه بسياري وجود دارد، براي کسب موفقيت بايد مشتريان هدف با جزئيات کامل توصيف شوند.


براي تبليغات در گوگل با مشاوران نوين مارکتينگ تماس بگيريد و از مشاوره‌اي رايگان برخوردار شويد.


برنامه ارتباطات بازاريابي چيست؟


هدف از برنامه ارتباطات بازاريابي تدوين يک استراتژي دقيق و با جزئيات کامل براي تعيين پيام‌هايي است که مخاطبان هدف بايد دريافت کنند تا از اين طريق کسب‌وکار حاضر نتايج مد نظر خود را کسب کند. اين برنامه بر اساس سياست‌هاي شرکت تعيين مي‌کند که ذي‌نفعان شرکت بايد چه چيزي را دريافت کنند و چه کسي آن را ارائه مي‌دهد.


برنامه ارتباطات بازاريابي هدف يک کسب‌وکار را مشخص مي‌کند، موفقيت را اندازه‌گيري مي‌کند و تعريف قطعي از مخاطب ارائه مي‌دهد. به عنوان مثال يک شرکت مستقل فروش قهوه ممکن است هدف خود را فروش قهوه و نان شيريني به صورت محلي تعريف کند، ميزان فروش هر طعم قهوه را اندازه‌گيري کند و مخاطبان خود را به عنوان دانشجويان پرمشغله‌اي که در جست‌وجوي جايگزيني براي کافي‌شاپ‌هاي زنجيره‌اي استارباکس هستند توصيف کند.


اگر کسب‌وکارها برنامه ارتباطات بازاريابي نداشته باشند هنگام بروز مشکلات آمادگي براي مقابله با آن را نخواهند داشت. شايد بعيد باشد که شرکت شما نوجواناني را پيدا کند که محصول شما را به خاطر شناخته‌شدن بودن در اينترنت استفاده کنند اما چندان بعيد نيست که هرگز نتوانيد روشي براي رسيدگي موثر به شرايط بد کسب‌وکار پيدا کنيد.


حالا که به اين نتيجه رسيديم که چگونه يک برنامه ارتباطي مي‌تواند براي پيشبرد اهداف يک کسب‌وکار مفيد باشد نوشتن يک برنامه ارتباطات بازاريابي موثر را بياموزيم.


راهنماي نوشتن يک برنامه ارتباطات بازاريابي


1. بررسي دقيق انجام دهيد


اول بايد تصميم بگيريد برنامه ارتباطات بازاريابي در کجاي کسب‌وکار شما قرار دارد. يک بررسي دقيق از وضعيت فعلي ارتباطات در شرکتتان انجام دهيد و مناطق مشکل‌ساز را شناسايي کنيد.


براي مثال شما بررسي دقيقي انجام مي‌‌دهيد تا شکاف‌هاي موجود در برنامه بازاريابي خود را مشخص کنيد. براي انجام اين کار داده‌هاي مربوط به عملکرد برنامه فعلي بازاريابي را با دقت جمع‌آوري و تفسير کرده و بر اساس آن نتايج، مسيري را براي پيش روي خود تعيين کنيد. در اين مثال اين مسير پيش رو مي‌تواند رشد ترافيک ورودي به سايت از طريق افزايش حجم انتشار در وبلاگ باشد.


در اين مرحله بايد رسالت کسب‌وکار خود را تعيين کرده و آن را به اعضا و کارکنان خود يادآوري کنيد. رسالت يک کسب‌وکار در واقع هدف نهايي يک شرکت براي برآورده کردن خواسته‌هاي مشتريان است. براي مثال شرکت آمازون رسالت خود را اينطور بيان کرده است: «نهايت تلاشمان را مي‌کنيم که به مشتريانمان پايين‌ترين قيمت ممکن، بهترين حق انتخاب و حداکثر راحتي را ارائه دهيم.» چشم‌انداز آمازون تبديل شدن به مشتري‌مدارترين کسب‌وکار در جهان است، شرکتي که مشتريان بتوانند هر آنچه نياز دارند به صورت آنلاين در آن پيدا کرده و خريداري کنند.


2. اهداف کسب‌وکار خود را مشخص کنيد


پس از ارزيابي کسب‌وکار خود بر اساس داده‌هاي حاصل از نتايج، چند هدف مشخص کنيد. با اين طرح مي‌‌خواهيد به چه چيزي دستيابي پيدا کنيد؟ به خاطر داشته باشيد که اهداف بايد هوشمندانه و در اصطلاح اسمارت (SMART) باشند يعني مشخص، قابل اندازه‌گيري، قابل دستيابي، واقع‌بينانه و زمان‌مند باشند.


اهدافي که در اين مرحله انتخاب مي‌کنيد بايد با اهدافي که قبلا براي کسب‌‌وکار خود تعيين کرده‌ايد هم‌سو باشند.


3. مخاطب هدف خود را مشخص کنيد


يک برنامه ارتباطات بازاريابي بايد براي همه ذي‌نفعان کسب‌وکار شامل کارمندان، سرمايه‌گذاران، مشتريان و رسانه‌هاي اجتماعي نوشته شود. ابتدا مخاطبان هدف را مشخص کنيد و آنها را بر اساس مشخصاتي نظير سن، جنسيت، موقعيت جغرافيايي، شغل و ميزان درآمد دسته‌بندي کنيد.


اگر برنامه ارتباطات بازاريابي را براي رسانه‌هاي اجتماعي مي‌نويسيد انتشار مطلبي که با جزئيات هدف شما را بازگو کند ايده خوبي براي يادآوري به مخاطبان شما محسوب مي‌شود. اگر پيشنهاد فروش منحصربه‌فرد براي ايجاد مزيت رقابتي در بازار داريد آن را به خريداران ارائه کنيد. براي مثال محصولي با کيفيت استاندارد را با قيمتي پايين‌تر از بازار عرضه کرده‌ايد. اين موضوع را با مشتريان در ميان بگذاريد.


در اين مرحله بايد تعيين کنيد پيام‌هايي که قرار است به مخاطبان هدف برسد از چه طريقي براي آنها ارسال شود؟ پست‌هاي بلاگ، ايميل و شبکه‌هاي اجتماعي هر کدام مي‌توانند راهي براي انتقال پيام شما به مخاطبان باشند. بلاگ‌ها با ارائه موضوعاتي درباره اخبار مربوط به کسب‌وکار، پروژه‎‌هاي آن، مطالب آموزشي و راهنماي خريد، به‌روزرساني محصولات و سرويس‌ها و از همه مهم‌تر ارائه محصول يا سرويس جديد داراي اهميت بسيار بالايي در اين بخش هستند.


پس از تعيين کانال‌هاي بازاريابي بايد بازه زماني براي ارسال پيام يا انتشار مطلب در بلاگ را مشخص کنيد. روزهاي مياني هفته براي انتشار مطلب در بلاگ زمان‌هاي موثري محسوب مي‌شوند. براي ارسال ايميل هفته‌اي سه ايميل را در نظر بگيريد. تعداد پست‌ها در شبکه‌هاي اجتماعي مختلف متفاوت است براي مثال در اينستاگرام روزي يک يا دو پست حتما بايد ارسال شود اما در لينکدين روزي يک پست کافي است. معمولا در توييتر بيش از پانزده توييت در روز ارسال مي‌شود.


در برنامه ارتباطات بازاريابي حتما رويدادهاي مهم را براي برنامه‌ريزي کمپين در نظر بگيريد. تقويم را ببينيد و رويدادهاي جالب براي مشتريان را تعيين کنيد. تعطيلات و اعياد، رويدادهاي کسب‌وکار، فروش دوره‌اي و… مي‌توانند نمونه‌هايي از رويدادهاي مهم باشند.


4. برنامه ارتباطات بازاريابي را بنويسيد


هنگام نوشتن برنامه ارتباطات بازاريابي براي دقت بيشتر با نمايندگان گروه‌هاي ذي‌نفع کسب‌وکار خود کار کنيد. استراتژي‌ها بايد بتوانند ريسک‌هاي احتمالي را برطرف کنند. نمونه‌اي از ريسک آژانس تبليغاتي اين است که اطمينان حاصل شود که تبليغات قبل از پخش عمومي پيام صحيح را اعلام مي‌کنند. بنابراين در برنامه خود مراحل مختلفي را براي اطمينان از مراقبت از پيام‌ها در نظر مي‌گيرند.


5. جدول زماني را براي پياده‌سازي برنامه ارتباطات بازاريابي تدوين کنيد


شما بايد تخمين بزنيد هر مرحله از اجراي استراتژي مورد نظرتان چقدر زمان خواهد برد. به عنوان مثال يک آژانس تبليغاتي براي عدم شکست در يک کمپين تبليغاتي بايد طول کمپين را در جدول زماني مشخص کند. اين آژانس ممکن است زماني حدود يک ماه را براي ملاقات با مشتريان، ذي‌نفعان و کارمندان شرکت تخمين بزند و در اين مدت درباره مراحل پيش رو بحث کند.


6. نتايج را اندازه‌گيري، بررسي و تحليل کنيد


آخرين مرحله در هر فرآيندي بررسي و تحليل نتايج آن است. نتايج طرح را پس از ارائه آن به ذي‌نفعان اندازه بگيريد و تحليل کنيد. احساس مشتريان را چه رضايتمندي و چه نيتي آنها را از ابتداي فرآيند خريد تا پشتيباني و خدمات مشتريان بررسي کنيد. براي تجزيه و تحليل نتايج مي‌توانيد از ابزاري نظير CRM، گوگل آناليتيکس، نرم‌افزارهاي ارسال ايميل و… استفاده کنيد.


برخي از جنبه‌هاي ايجاد يک برنامه ارتباطات بازاريابي مي‌تواند يک انتخاب ماجراجويانه باشد. نکته اصلي انتخاب جنبه‌هايي است که به بهترين شکل آنچه نياز کسب‌وکار شماست را منعکس کند.


به طور کلي يک برنامه ارتباطات بازاريابي اساسي بايد شامل تجزيه و تحليل مسائل و روند کار براي ذي‌نفعان باشد. همچنين در کنار آن لازم است يک مرور کلي درباره کسب‌وکار، چالش‌هاي احتمالي ارتباطات و استراتژي مديريت ريسک داشته باشيد.


براي مثال تيم مديريت پروژه Bright Hub فرمي را براي برنامه ارتباطات بازاريابي تهيه کرده است که در آن اهداف ارتباطات، ارتباطات روزمره، هزينه ارتباطات و مسائل غيرمنتظره در ارتباطات نوشته مي‌شود. فرم Bright Hub نمونه بسيار عالي براي نوشتن برنامه ارتباطات بازاريابي است زيرا جزئيات به طور کامل در آن آورده مي‌شود.


برنامه ارتباطات بازاريابي

فروش آنلاين


درصد کل خرده‌فروشي منسوب به تجارت الکترونيکي و فروش آنلاين در هر سه ماهه از يک سال روند رو به رشدي را داشته است. در يک بازار سالم اين در اصل خبر خوبي است، اما از جنبه منفي، اين اتفاق به افزايش رقابت در بازاريابي ديجيتال اشاره دارد. براي هر تجارت الکترونيکي شخصي، جذب مشتري مناسب مي‌تواند سخت‌تر و گران‌تر شود.


فروش آنلايناما شما هم مي‌توانيد با استفاده از اهرم‌هايي متفاوت از کمپين‌هاي ديجيتال مارکتينگ تجارت الکترونيک خود بيشترين بهره را ببريد. و هم‌اکنون با شروع شدن تعطيلات شلوغ بهترين زمان براي شروع است.


در ادامه به شش روش ساده و موثر به منظور شروع حرکت رو به رشد فروش آنلاين در قيف فروش اشاره شده است.


1. با تبليغات گوگل شاپينگ Google Shopping به خريداران در بازار دسترسي پيدا کنيد


کمپين‌هاي گوگل شاپينگ براي هر شرکت تجارت الکترونيک يک امر اثبات شده است. با کمپين شاپينگ، شما مي‌توانيد محصولات خود را در صدر صفحات نتايج جستجوي گوگل و دقيقاً در همان زماني که افراد به دنبال خريد محصولاتي هستند که شما ارائه مي‌دهيد به آن‌ها عرضه کنيد. تبليغات خريد شما مي‌تواند شامل تصاوير محصول، قيمت، رتبه بندي، پيشنهادات و ساير اطلاعات کليدي باشد که «افزودن به سبد خريد» را براي مشتريان آسان مي‌کند.


زماني که شما اطلاعات يک محصول را وارد مي‌کنيد، صفحه اصلي که ويژگي‌هاي اصلي محصولات شما را توصيف مي‌کند، به Google Merchant Center فرستاده مي‌شود و حساب مرکزي Merchant شما را با حساب کاربري گوگل ادز شما متصل مي‌کند، هر زمان که يک کاربر عبارت مرتبط با محصولات شما را جستجو مي‌کند، گوگل به صورت خودکار تبليغات محصولات شما را به نمايش مي‌گذارد.


فروش آنلاين


در همين زمان، تمام آنچه شما بايد بدانيد اين است که راه اندازي يک کمپين گوگل شاپينگ روشي خارق‌العاده براي هدايت حجم عظيمي از ترافيک مربوط به سايت شما است  و فروش آنلاين خوبي را برايتان به همراه دارد.


2. …. و براي آنها با شبکه نمايش گوگل ، بازاريابي مجدد کنيد!


بر اساس گزارش معيارهاي گوگل شاپينگ، ميانگين نرخ تبديل در اين ابزار فروش آنلاين کمي کمتر از 0.2 است. به بيان ديگر، در حدود 2 درصد از تمامي کليک‌ها در تبليغات گوگل شاپينگ تبديل به خريد مي‌شوند. آيا اين موضوع به اين معني است که  اين ابزار باعث هدر رفتن زمان مي‌شوند؟ هرگز. حتي به اين معني هم نيست که بلافاصله به فروش منجر مي‌شود، يک کليک در اصل تعامل ارزشمندي را بين تجارت شما و افراد دامنه هدف شما را نشان مي‌دهد.


نرخ تبديل 2% به اين معني است: اگر مي‌خواهيد اين خريداران را به وب‌سايت خود بازگردانيد، بايد کارهاي اضافي ديگري نيز انجام دهيد. در اينجا بازاريابي مجدد وارد عمل مي‌شود.


بازاريابي مجدد نرخ تبديل تجارت الکترونيک شما را افزايش مي‌دهد، زيرا دوباره آن 98% خريد نکرده و به حصار خريداران باز مي‌گردد. مي‌توانيد به آنها يادآوري کنيد که هفته پيش مثلاً از يک جفت کفش لذت بردند. شايد آن‌ها الان آماده خريد باشند!


شما حتي مي‌توانيد از بازاريابي مجدد استفاده کنيد تا افرادي که شما را از طريق گوگل پيدا کرده‌اند بتوانند دفعه بعد از طريق فيس‌بوک با شما در ارتباط باشند!


 3. با فروشگاه اينستاگرام، لايک‌ها را به خريد تبديل کنيد


براي سال‌هاي متمادي، حکمت متعارف اين بوده است که بازاريابي جستجو در راستاي افزايش فروش و بازاريابي اجتماعي به منظور ايجاد آگاهي از برند است. اگرچه جستجو از جمله گوگل شاپينگ مطمئناً روش خوبي براي تبديل افراد مورد هدف در انتهاي قيف به فروش آنلاين و خريد است و هرچند که شبکه اجتماعي قطعاً بهترين روش به منظور دستيابي به مخاطبين جديد است، اين تمايز مطلق بين دو کانال هر ساله کمتر و معتبرتر مي شود.


چرا خريد در اينستاگرام


هنگامي که يک نمايه تجاري در اينستاگرام تنظيم کرده و يک فروشگاه محصول را در فيسبوک، شرکت مادر اينستاگرام بارگذاري کرديد، در اين حالت شما واجد شرايط هستيد که محصولات خود را در پست‌هاي ارگانيک و Stories خود قرار دهيد. ناگهان، کاربراني که محتواي ارگانيک شما را مي‌بينند‌، در صورت تمايل به خريد، ديگر نيازي به مراجعه به وب‌سايت شما ندارند؛ به جاي آن،  آنها مي‌توانند به سادگي بر روي محصول مورد نظر خود کليک کرده و پيوند به صفحه مربوطه را در وب‌سايت شما دنبال کنند.


در اصل، آنچه باعث مي‌شود تا فروش آنلاين در شبکه‌هاي اجتماعي چنين تاکتيک قوي بازاريابي تجارت الکترونيکي باشد، حذف اصطکاک است. اينستاگرام با فعال کردن خريد بي دردسر براي طرفداران خود، قدرت جستجو را به طور موثري در رسانه‌هاي اجتماعي به ارمغان آورده است.


4. جلب اعتماد مشتري در قسمت نظرات


بنابراين، شما تصميم گرفته‌ايد تا از فروش آنلاين در اينستاگرام استفاده کنيد. همه چيز به خوبي پيش مي‌رود به اين معني که ترافيک قابل توجهي به صفحات محصول شما منتقل مي‌شود، اما وقتي همه چيز ضعيف پيش مي‌رود به اين معناست که بازديد از صفحات ااماً به نرخ بالايي از خريد منجر نمي‌شوند. آيا تاکتيک بازاريابي تجارت الکترونيکي وجود دارد که بتوانيد از آن براي افزايش نرخ تبديل خود استفاده کنيد؟


بله: نظرات مشتريان. درآمد محدود مصرف‌کنندگان باعث مي‌شود تا آن‌ها در مورد خرج کردن پول خود بسيار محتاطانه عمل کنند  هر مشتري با خواندن کامنت‌هاي پست شما در اينستاگرام به دنيايي از اعتماد به محصول شما پرتاب مي‌شود.


5. بازي متقابل خود را با پاپ‌ آپ‌ها انجام دهيد


يک راه ديگر براي تقويت استراتژي بازاريابي ديجيتال تجارت الکترونيک شما با پاپ آپ است: پنجره‌هايي که به صورت موقت بر روي صفحه نمايش کامپيوتر مخاطب ظاهر مي‌شوند تا يک سري اطلاعات اضافي را به او ارائه دهند. شما مي‌توانيد از پاپ آپ استفاده کنيد تا به يک خريدار آينده‌نگر يک تخفيف ويژه را پيشنهاد دهيد يا يک محصول ديگر را به سبد خريد وي اضافه کنيد.


مي‌دانم. مي‌دانم. پاپ آپ‌ها شهرت بدي دارند، اما حتماً يک دليلي وجود دارد که آن‌ها فراگير شده‌اند. بخاطر اينکه آن‌ها موثر هستند! مخصوصاً زماني که براي ارائه دادن يک پيشنهاد مرتبط در صفحه ظاهر مي‌شوند؛ يک تخفيف با مدت زمان محدود، يک حراج واقعي. از آن‌ها به خوبي استفاده کنيد و ببينيد که چگونه مي‌توانند حجم عظيمي از مشتريان احتمالي را به سمت شما سرازير کنند.


6. با بازاريابي ارجاعي، مشتريان جديدي را به دست آوريد


آخرين نکته بازاريابي تجارت الکترونيک: از قدرت بازاريابي ارجاعي استفاده کنيد تا شور و شوق وفادارترين مشتريان خود را به يک جريان ثابت از تجارت جديد تبديل کنيد. براي افرادي که ممکن است اين موضوع را ندانند، بازاريابي ارجاعي در اصل عملي براي تشويق مشتريان شما به منظور تبليغ تجارت شما و رضايت از محصولاتتان به ديگران است. البته ايده اصلي اين کار به اين دليل است که دايره افراد مخاطبين شما به سخنان دوستان و فاميل خود بيشتر از تبليغات اعتماد مي‌کنند. از نظر تاکتيکي، اين کار بسيار شبيه به نظر دادن مشتريان است؛ تفاوت اصلي در اين است که اين روش مستقيم‌تر است. در حالت کلي، افراد مورد هدف شما در مقايسه با مشتريان فرضي در اينترنت، به افراد نزديک خود بيشتر اعتماد دارند.


در ادامه يک مثال واضح در دنياي واقعي برايتان بيان مي‌کنيم. قبل از راه‌اندازي رسمي شرکت لباس ورزشي نه گريفن کالکتيو Girlfriend Collective، اين شرکت تصميم گرفت تا جفت‌هاي رايگاني از شلوار ورزشي‌هاي بلند سازگار با محيط زيست خود را رايگان به مردم بدهد. از آنجايي که اين پيشنهاد بسيار وسوسه برانگيز است و از آنجايي که فقط براي مدت زمان محدودي بود، اين شرکت تصميم گرفت تا يک تن از اين شلوارها را در بازار هدف خود توليد کند. ناگهان، هر فردي به همراه مادرش يکي از اين شلوارها را مي‌خواست. در حالي که آن‌ها هنوز شرکت خود را به صورت رسمي افتتاح نکرده بودند! باور کنيد که تمامي آن افراد بعد از افتتاح رسمي شرکت گريفن کالکتيو براي خريد دوباره آن شلوارها به اين شرکت مراجعه کردند.


کريتيکال پسCritical Pass  يک کمپاني آمادگي آزمون است که براي کمک به دانشجويان دانشکده حقوق شروع به فروختن فلش‌کارت به دانشجويان کرد تا براي آزمون آماده شوند. به منظور تشويق مشتريان خوشحالي که رضايت خود از اين محصول را به ديگران انتقال مي‌دادند، اين شرکت به فردي که از طريق لينک ارجاعي وارد مي‌شد و خريد مي‌کرد، 10 دلار جايزه مي‌داد که در نهايت به يک فروش بزرگ تبديل شد. از آنجايي که قيمت اين فلش‌کارت‌ها بسيار بيشتر از 10 دلار بود، اين تکنيک براي شرکت بسيار سودآور بود.


استراتژي بازاريابي تجارت الکترونيک خود را با اين روش تقويت کنيد!


هيچ کسب و کار تجارت الکترونيکي نمي‌تواند در اين دنياي شلوغ و رو به رشد، بدون داشتن يک استراتژي کامل و هوشمندانه موفق شود. اگر شما قصد داريد تا فروش آنلاين خود را افزايش دهيد، بايد همين الان به طرح ايده‌هاي خاص بپردازيد. با کمک گرفتن از تعداد انگشت شماري تکنيک در هر مرحله، شما حتماً موفق خواهيد شد. همين الان شروع کنيد!


بازاريابي سنتي


از همان قسمت اول پادکست «سرزمين رسوايي» ساخته جيک برنان، يکي از پادکست‌هاي مورد علاقه من بوده است. اين پادکست هم زمان از بازاريابي سنتي و ديجيتال در کار خود استفاده مي‌کند و توانسته بيش از 100 ميليون دانلود را به دست آورد. سال گذشته اين پادکست در رويداد بوستون گلوب پخش شد، مخاطبان اصلي اين رويداد، افراد 50 تا 69 ساله بودند، که 48 درصد از آن‌ها را آقايان تشکيل مي‌دادند. اين در حالي است که مشاهده چنين اعداد و ارقامي در توييتر غيرممکن است و بد نيست بدانيد تنها 24 درصد از مخاطبان اين پادکست در توييتر، بزرگسالان بوده‌اند. سرزمين رسوايي از پس اين آمار متضاد با ترکيب بازاريابي سنتي و ديجيتال برآمده است. اطلاعات اين مقاله مکمل مطالب مقاله نوين مارکتينگ با عنوان ” اصول ديجيتال مارکتينگ چيست ” است حتما اين مطلب را هم بخوانيد.


تفاوت‌ها ميان بازاريابي سنتي و ديجيتال بسيار زياد و بنيادي است و در نهايت، نتيجه مقايسه آن‌ها به اين صورت خواهد بود که نياز شرکت شماست که روش را تعيين مي‌کند. اما وقتي که شما در حال بررسي استفاده از بازاريابي سنتي يا ديجيتال هستيد، منطقي نيست که به کارگيري هر دو را هم در نظر بگيريد؟


بازاريابي سنتي چيست؟


هر نوع بازاريابي غيرآنلاين در دسته بازاريابي سنتي قرار مي‌گيرد. به اين معني که تبليغات چاپي، تلويزيوني، پستي، تلفني و محيطي نظير بيلبوردها بازاريابي سنتي تلقي مي‌شوند. از رومه تا راديو، اين شيوه بازاريابي به شما کمک مي‌کند که به مخاطبان هدف دسترسي پيدا کنيد.


بازاريابي سنتي نه تنها قديمي‌ترين شيوه بازاريابي است بلکه بيشترين ميزان دسترسي به مخاطبان را نيز به همراه دارد. فعالان بازار به اين دليل هنوز هم از اين روش استفاده مي‌کنند که آن را به کار برده و نتيجه گرفته‌اند. همه ما در معرض بازاريابي سنتي هستيم، فرقي ندارد از طريق تلويزيون باشد يا رومه.


بازاريابي سنتي نقشي مهم در دسترسي به مخاطبان محلي دارد. تبليغات فيزيکي را مي‌توان مدت زيادي در دسترس نگه داشت. علاوه بر اين، مخاطباني وجود دارند که دسترسي سنتي به آن‌ها ساده‌تر از دسترسي آنلاين است.


بازاريابي ديجيتال چيست؟


به طور مع، بازاريابي ديجيتال، ديجيتال است! بازاريابي ديجيتال شامل همه‌ روش‌هاي تبليغ آنلاين محصولات نظير تبليغات در رسانه‌هاي اجتماعي، بازاريابي ايميلي و تبليغات کليکي است. با توجه به تغييرات فرهنگي، فناورانه و اجتماعي امروز، بازاريابي ديجيتال بسيار محبوب‌تر از گذشته شده است. توييت‌هاي تبليغاتي، سفرهاي افراد تأثيرگذار و ويدئوهاي صرف غذا نيز مثالي از شيوه و گستردگي بازاريابي ديجيتال است.


هرچه دنيا ديجيتال‌تر مي‌شود، روش بازاريابي ما هم تکامل يافته‌تر مي‌شود. نه تنها بازاريابي ديجيتال از بازاريابي سنتي مقرون به صرفه‌تر است، بلکه راهي صريح‌تر براي ارتباط با مخاطبان هدف در سراسر جهان را ارائه مي‌دهد.


بازاريابي ديجيتال براي کسب و کارهاي امروزي حياتي است. بررسي و خريد آنلاين به روندي طبيعي در زندگي اکثر افراد تبديل شده است. من به شخصه در هفته گذشته از اينترنت براي يافتن رستوران، خريد صندلي و انتخاب دکتر چشم پزشک استفاده کرده‌ام.


با در دست داشتن اين اطلاعات، از کدام روش براي شرکت خود استفاده کنيم؟


 بازاريابي سنتي در برابر بازاريابي ديجيتال


بازاريابي سنتي رويکردي است که در آن بازاريابان مخاطبان و محل‌هاي مناسب براي تبليغات خود را تعيين کرده و با استفاده از ابزارهاي تبليغات آفلاين، نظير تبليغات چاپي، بيلبوردها و يا تبليغات تلويزيوني با آن‌ها تعامل مي‌کنند. بازاريابي ديجيتال به صورت آنلاين انجام مي‌شود و از تبليغات ارگانيک يا سئو يا پولي در رسانه‌هاي اجتماعي يا موتورهاي جستجو در کنار بازاريابي ايميلي، افراد تأثيرگذار و يا ويدئويي استفاده مي‌شود.


چند نقص اصلي در بازاريابي سنتي وجود دارد. نخست اينکه تعامل کسب و کارها با مشتريان پايين است و ارتباط مستقيمي ميان آن‌ها برقرار نيست.


برخي از بازاريابان هم اين روش را غير قابل اعتماد مي‌دانند. تبليغات چاپي قابل اصلاح نيستند. بنابراين اگر عدد تخفيف خود را اشتباه چاپ کنيد، امکان تغيير آن وجود نخواهد داشت.


از سويي ديگر بازاريابي سنتي مي‌تواند گران‌تر باشد. براي مثال، هزينه تبليغات چاپي بين 2 تا 160 هزار دلار است. علاوه بر اين، امکان پيش‌بيني ميزان موفقيت تبليغات وجود ندارد، زيرا محاسبه آن سخت است. تبليغ دهندگان نمي‌توانند ميزان مخاطبان يک رومه يا يک برنامه تلويزيوني که در آن تبليغ مي‌دهند را افزايش دهند و مخاطبان آن‌ها محدود خواهد بود.


با اين حال بازاريابي سنتي هنوز هم روشي قدرتمند و مهم براي فروش برخي از کسب و کارها است. از سويي ديگر بازاريابي ديجيتال هم روشي با ضريب بازگشت سرمايه بالا است. در واقع، اکثر کسب و کارها اذعان دارند که ميزان نرخ بازگشت سرمايه آن‌ها متأثر از فروش آنلاين آن‌ها است.


به تازگي 50 درصد بازاريان مورد بررسي در يک پژوهش تأييد کرده‌اند که به نظر آن‌ها به زودي بازاريابي ديجيتال بر بازاريابي سنتي چيزه خواهد شد، زيرا امکان ارتباط مستقيم با مشتريان را فراهم مي‌کند. کسب و کارها مي‌توانند بر رشد مشتريان کنترل کامل داشته باشند و روند پيشرفت نتايج هريک از کارزارهاي تبليغاتي را به صورت زنده دنبال کنند. و البته با استفاده از تبليغات داخلي، مشتريان کسب و کارها را پيدا مي‌کنند، نه برعکس.


البته بازاريابي ديجيتال هم نقايص خاص خودش را دارد. بازاريابي ديجيتال وابسته به فناوري است و گاهي فناوري دچار مشکل مي‌شود؛ وقتي سايت‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي از دسترس خارج مي‌شوند و يک کسب و کار براي معرفي محصولي برنامه ريزي کرده است، تنها راهکار موجود صبر است.


يکي ديگر از مشکلاتي که سايت‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي با آن‌ها دست به گريبان هستند مسئله امنيت است. از زماني که اطلاعات حدود 87 ميليون حساب کاربري فيسبوک لو رفت، ساير پلتفرم‌ها سياست‌هاي سخت‌گيرانه‌تري براي حفظ امنيت اطلاعات کاربران خود به کار گرفته‌اند. در سويي ديگر اما کسب و کارها بايد قانون‌مند بودن کار خود را هم در نظر داشته باشند.


هر به‌روزرساني جديد در شبکه‌هاي اجتماعي به معني موضوعي جديد جهت آموختن براي توسعه دهندگان و بازاريان است. آموختن اين موضوعات نياز به زمان و کار مداوم دارد و بر راهبردهاي بازاريابي اثرگذار است.


آيا مي‌توان از هر دو روش به طور همزمان استفاده کرد؟


به طور خلاصه، قطعاً. تفاوت‌هاي اين دو روش موضوعي است که سال‌هاست مورد بحث بوده و قطعاً تا ساليان ديگر نيز موضوع بحث و جدل خواهد بود. اما فرصت براي استفاده از هر دو راهبرد بازاريابي سنتي و ديجيتال براي شما در دسترس است.


فرض کنيد که شما به محصول شرکتي علاقه‌مند هستيد که در اينترنت فعال است. کافي است در خبرنامه ايميلي آن‌ها عضو شويد و به طور مداوم با محصولات جديد آن‌ها آشنا شويد. اما اگر شما هم مثل من مادربزرگي داشته باشيد که آشنايي چنداني با اينترنت ندارد چطور؟ اينجاست که مي‌توانيد با دريافت همان ايميل‌ها، از طريق پست، اطلاعات لازم را به دست او برسانيد.


آيا تا به حال از بازاريابي سنتي براي تقويت بازاريابي ديجيتال استفاده کرده‌ايد؟ تصور کنيد که تبليغاتي چاپي در منطقه خود پخش مي‌کنيد که در آن نوشته‌ايد «براي کسب اطلاعات بيشتر درباره اين فرصت شغلي، از سايت ما بازديد کنيد». به اين ترتيب افراد جوياي کار فرم‌هاي ثبت درخواست خود را پر مي‌کنند و براي آشنايي بيشتر با شغل‌هاي در دسترس، از سايت شما بازديد خواهند کرد.


سؤال شما نبايد اين باشد که «بازاريابي ديجيتال يا بازاريابي ديجيتال؟» بلکه بايد بپرسيد «چگونه از هر دو روش براي فروش بيشتر استفاده کنيم؟» البته برخي از کسب و کارها ممکن است تنها با يک روش سود لازم را به دست آوردند اما در کل، استفاده همزمان از هر دو روش مي‌تواند نتايج خوبي براي کسب و کار شما به ارمغان بياورد.


بازاريابي اطلاعاتي


اگر مطمئن نيستيد که بازاريابي اطلاعاتي چيست و يا نمي‌دانيد چگونه مي‌توانيد از اين نوع بازاريابي براي اهداف بازاريابي کسب‌وکار خود استفاده کنيد با ما در اين مقاله همراه باشيد. ابتدا با بازاريابي اطلاعاتي آشنا مي‌شويم و در ادامه شش نمونه از بازاريابي اطلاعاتي را که در کسب‌وکارهاي بزرگ به کار گرفته شده است با هم مرور مي‌کنيم.


بازاريابي اطلاعاتي چيست؟


بازاريابي اطلاعاتي جزئيات مربوط به يک محصول يا خدمات را نشان مي‌دهد. به عبارت ساده‌تر اصول اوليه از جمله چگونگي مقاومت شما در برابر رقبا و تلاش موثر براي حضور در بازار، جايي که محصول شما به فروش مي‌رسد و ويژگي‌هاي اصلي محصول شما را به مخاطبان برندتان مي‌آموزد.


به بازاريابي اطلاعاتي به عنوان ابزاري براي نشان دادن مشخصات يک محصول فکر کنيد. دقيقا مانند کاري که مک دونالد در دهه هفتاد براي تبليغات ساندويچ‌هاي بيگ مک انجام داد. ساندويچ بيگ مک که به عنوان نماد مک دونالد شناخته مي‌شود از دو تکه گوشت، کاهو، پنير آمريکايي، سس مخصوص، خيارشور و پياز به همراه نان کنجدي درست مي‌شود. جزئيات واقعي محصول در بازاريابي اطلاعاتي به مخاطبان ارائه مي‌شود.


به احتمال زياد حتي اگر اصطلاح بازاريابي اطلاعاتي را هرگز نشنيده باشيد اما قبلا با آن سروکار داشته‌ايد. کتاب‌هاي الکترونيکي، ويدئوهاي آموزشي، وبلاگ‌ها و بروشورها نوعي از بازاريابي اطلاعاتي هستند زيرا توضيح دقيقي درباره يک سرويس يا محصول ارائه مي‌دهند و بر وجه تمايز اين محصول نسبت به ساير محصولات يا خدمات موجود در صنعت تاکيد مي‌کنند.


با اين روش بازاريابي مخاطبان ديگر وب‌سايت شما را ترک نخواهند کرد زيرا به هر آنچه بايد درباره محصول يا خدمات شما بدانند دسترسي دارند. اين روش به ويژه براي محصولاتي نظير تلفن يا خودرو که مشخصات زيادي دارند مفيد و کاربردي است.


بازاريابي اطلاعاتي

بازاريابي اطلاعاتي



به عنوان مثال اين تبليغ از شرکت قهوه‌ساز Keurig را در نظر بگيريد. وب‌سايت Keurig با ارائه مشخصات و جزئيات قابل مقايسه براي کارخانه‌هاي خود و همچنين اطلاعات درباره محصولات آنها نظير غلاف قهوه K-Cup از بازاريابي اطلاعاتي بهره مي‌برد.


Keurig با گفتن اينکه چگونه کار مي‌کند و چرا شما آن را دوست داريد تاثير به ياد ماندني و ماندگاري بر افرادي مي‌گذارد که به دنبال جايگزيني براي دستگاه قهوه‌ساز هستند. علاوه بر اين از آنجا که Keurig اين اطلاعات را به طور مستقيم در وب‌سايت خود ارائه مي‌دهد مشتريان بالقوه براي به دست آوردن اطلاعات درباره K-Cupها يا مقايسه اين محصول با محصولات رقبا نيازي به جست‌وجو در گوگل ندارند.


در ادامه چند نمونه ديگر از بازاريابي اطلاعاتي را با هم مرور مي‌کنيم.


نمونه‌هايي براي بازاريابي اطلاعاتي


1. اينفوگرافيک HubSpot


بازاريابي اطلاعاتي

اينفوگرافيک HubSpot



اين اينفوگرافيک جزئياتي درباره چگونگي دستيابي مشتريان به بازاريابي را نشان مي‌دهد و کپشن نيز به در اولويت قرار داشتن مشتريان اشاره دارد. به عبارت ديگر اطلاعاتي درباره مفيد و کاربردي بودن CRM هاب‌اسپات ارائه مي‌کند.


2.اينفوگرافيک Yelp


«وقتي افراد نياز به کمک حرفه‌اي در خانه‌هاي خود دارند به يلپ سر مي‌زنند تا انواع سرويس‌هاي مربوط به منطقه محلي خود را جست‌وجو کنند. آيا در شهر خود يک سرويس خانگي محبوب داريد؟ داستان يلپ خود را براي ما بازگو کنيد! https://t.co/QW6C6tmWcB#Yelp15 pic.twitter.com/K4b2GKn1Nz»


يلپ براي ايجاد اين اينفوگرافيک درخشان تحقيقات بازار و مشخصات کاربر را در اختيار گرفته است. اين تصوير به مخاطبان در آمريکا دسته‌هاي يلپ را نشان مي‌دهد که ممکن است بر اساس «محبوب‌ترين دسته‌ها» در هر ايالت وجود نداشته باشند. در نهايت اين يک آموزش پنهان درباره نحوه استفاده از يلپ براي به حداکثر رساندن خريدهاي شماست.


شما هم مي‌توانيد از اينفوگرافيک استفاده کنيد تا بخش بزرگي از داده‌ها را به آساني در اختيار مخاطباني که تمايل به محتواي تصويري دارند قرار دهيد. اگر به دنبال روش جديدي براي ارائه اطلاعات به جز گيف اينستاگرام هستيد چرا اينفوگرافيک را امتحان نمي‌کنيد؟


3. مشخصات وب‌سايت Cars.com


وب‌سايت مشهور خريد خودرو Cars.com مانند مثال قهوه‌ساز Keurig تمام جزئيات را در وب‌سايت خود در اختيار مشتريان قرار مي‌دهد به طوري که ديگر نيازي به جست‌وجوي اضافي ندارند. اين وب‌سايت اطلاعات زيادي درباره خودرو در اختيار مخاطب قرار مي‌دهد تا ديگر نياز نباشد يک ميليون صفحه ديگر درباره خودرو جست‌وجو شود.


بازاريابي اطلاعاتي

Cars.com



از آنجايي که خريد خودرو انتخاب بسيار مهمي است وب‌سايت‌هاي مربوط به خودرو از ارائه تمامي مشخصاتي که خريداران به آن نياز دارند در سايت خود بسيار سود مي‌برند. اگر در حال بازاريابي محصولاتي هستيد که خريد بزرگي محسوب مي‌شوند داشتن مشخصات کامل آن محصول در وب‌سايت شما ممکن است ايده خوبي باشد.


4. ويدئوهاي Tasty


بازاريابي اطلاعاتي

ويدئوهاي Tasty



اين ويژگي تجاري محبوب‌ترين توليدکنندگان محتوا Tasty يعني Alix  و Rie است که هم برنامه‌هاي Tasty را تهيه مي‌کنند و هم فيلم‌هايي درباره فعاليت‌هاي روزانه خود در دفتر کار مي‌سازند. وقتي طرفداران Alix  و Rie آنها را در صفحه يوتيوب مي‌بينند به احتمال زياد بلافاصله براي تماشاي فيلم کليک مي‌کنند.


علاوه بر اين، Tasty مشخصات محصول را به روش نسبي ارائه مي‌کند. Alix  به جاي اينکه بگويد «اين يک تابه نچسب است» مي‌گويد «من يک سس چسبناک را در اين تابه درست کردم ولي به راحتي از آن جدا شد». اين يک نمونه از بازاريابي اطلاعاتي است که خوشايندتر به نظر مي‌رسد.


به ياد داشته باشيد نکته مهم بازاريابي اطلاعاتي اين است که به مخاطبان شما در جست‌وجو و دستيابي به اطلاعات مورد نظرشان درباره محصول يا خدمات شما کمک کند. براي مثال اگر کسي بخواهد بداند K-Cups چگونه کار مي‌کند اما Keurig اين اطلاعات را در سايتش ارائه نکرده باشد ممکن است از خريد محصول صرف‌نظر کند، مخصوصا اگر قبلا درباره آن نشنيده باشد و با آن اصلا آشنا نباشد.


5. ويدئو سايه چشم Colourpop


بازاريابي اطلاعاتي

Colourpop



چه راهي بهتر از ارائه ويدئوي آموزشي براي عرضه يک محصول سراغ داريد؟ ويدئويي که برند لوازم آرايشي Colourpop تهيه کرده کاملا از بازاريابي اطلاعاتي بهره برده است. در اين ويدئو اکثر رنگ‌هاي پالت جديد سايه چشم اين برند مورد استفاده قرار مي‌گيرد.


از اين طريق خريداران درباره چگونگي به نظر رسيدن رنگ‌ها و نحوه سايه زدن چشم آموزش مي‌بينند. علاوه بر اين با ساير محصولات آرايشي مرتبط با اين پالت سايه نيز آشنا مي‌شوند.


6. ويدئوي طراحي لوگو با Adobe


«با اين آموزش ساده دو دقيقه‌اي، لوگوي متحرک خود را در #AfterEffects  ايجاد کنيد. pic.twitter.com/HN2FLcKUib»


فعاليت Adobe در بازاريابي اطلاعاتي در قالب آموزش طراحي لوگو ارائه مي‌شود. با استفاده از اين فيلم مشتريان و مخاطبان Adobe مي‌توانند نحوه استفاده از نرم‌افزار Adobe را براي طراحي و ساخت يک لوگو بياموزند.


اين فيلم کوتاه و تاثيرگذار قابليت‌هاي فوق‌العاده Adobe را نشان مي‌دهد. طول فيلم در اينجا مولفه مهمي محسوب مي‌شود زيرا نشان مي‌دهد ساختن يک لوگو مي‌تواند بسيار راحت و مقرون‌به‌صرفه باشد.


براي کمپين بعدي خود به اين فکر کنيد که چگونه مي‌توانيد درباره محصول خود به مخاطبانتان آموزش دهيد.



توجه به علاقه مخاطبان، مولفه مهم هر استراتژي بازاريابي اطلاعاتي است. اگر بازاريابي در نظر گرفته شده با محصولتان ارتباطي نداشته باشد مورد توجه مخاطب نيز قرار نخواهد گرفت. با در نظر گرفتن اين نکته تاکتيک‌هاي بعدي بازاريابي اطلاعاتي شما عملکرد درخشاني خواهند داشت.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

ساحل علم فروش خاتم کاري اصفهان Erik فناوری و پشتیبانی برای ابزار تشخیصی خودرو زبان آموزي واری شعروسرود BTS & EXO Monica پخش پلاستيک و اسباب بازي